نوشته شده توسط : محمدآذری

کوه خواجه زابل
کوه خواجه تنها عارضه طبیعی دشت سیستان با ارتفاع تقریبی 609 متر از سطح دریا (حدود 100 متر از سطح زمین) است که در هنگام پرآبی جزیره کوچکی را درمیان هامون هیرمند شکل می دهد. این کوه و دریاچه در باورهای سه مذهب زرتشت، مسیحیت و مسلمانان مقدس است. این منطقه تاکنون توسط تعداد زیادی از پژوهشگران مورد بررسی و کاوش قرار گرفته و همه بر اشکانی و ساسانی بودن بناها با کاربری توامان زیستی، دفاعی و عبادی متفق القولند.

از لحاظ اعتقادی و بر اساس اسطوره های زرتشتی دریاچه هامون مقدس بوده و ظهور منجی (سوشیانت) از این دریاچه اتفاق می افتد.
بنابر باورهای آیین مزدیسنا و اسطوره های پهلوی که بر اساس تعالیم زرتشت سپیتمان تدوین گردیده است، در پایان هزاره دوازدهم، براى سومین بار از خاندان بهروز پارسا، دوشیزه‏اى به آب دریاچه هامون (برخی این دریاچه را دریاچه تخت سلیمان در استان آذربایجان غربی و در شهر تکاب گفته اند) داخل شده و آخرین رهاننده یا «سوشیانت‏» موسوم به استوت ارته از وى زاییده مى‏شود. به همین لحاظ کوه خواجه نیز تقدس و رازالودگی خاصی دارد؛ سوشیانت به شکل های مختلف تقریبا در تمام متون زرتشی و اوستایی از جمله در گاتها، یسنا، سروده های زرتشت و یشتها مورد اشاره قرار گرفته و تقریبا شکی نیست که اشو زرتشت در کتاب اوستا به آن اشاره داشته است.
مهمترین و بزرگترین بخش آثار باستانی کوه خواجه، در شیب جنوب شرقی کوه قرار گرفته که دارای سه دیواره دفاعی، دروازه اصلی، راهروهای جانبی، حیاط مرکزی، آتشکده و... بوده و بنام قلعه کافرون شناخته می شود. دومین مجموعه در بلندترین نقطه و مشرف بر قلعه کافرون ساخته شده کک کهزاد است که در باورهای اساطوره ای فرمانروای دیوسان منطقه بوده و توسط رستم دستان به قتل می رسد. این مکان می تواند کاندیدایی برای محل شاه نشین ارگ باشد.
شواهدی از راه پله های سنگی منظمی که ارتباط قلعه کافرون را با کک کهزاد برقرار میکرده هم اکنون دیده می شود. بنای دیگر به گویش محلی، کوچک چل کنجه (کوشک چهل دخترون) است و مابقی آثار پراکنده سطح کوه را آثار قبور اسلامی و بنای مقبره ای مقدس خواجه مهدی تشکیل داده است. در باورهای اهالی نسب خواجه را به شهیدی از خاندان آل علی (ع) می رسانند که توسط کفار به شهادت رسیده است.
این اثر در حد فاصل زاهدان به زابل و در فاصله حدود 30 کیلومتری زابل در یک مسیر انحرافی قرار دارد. در این مسیر تنها چند روستای کوچک وجود دارد و به همین دلیل اتومبیل های زیادی از این مسیر تردد نمی کنند. فراموش نکنید که در بازدید این کوه، تنها به قلعه اکتفا نکنید و حتما از مقبره جالب توجه خواجه و قبور متعدد بالای کوه دیدن نمایید. در قسمت سر قبر، سوراخی وجود دارد که اهالی نظر جالبی در مورد آن دارند. اعتقاد اهالی بر این است که در صورتی که با نیت خاصی دست را در این سوراخ فرو ببرید، مطابق با نیت شما چیزی به همراه دست شما خارج می شود. البته چیزی که خارج می شود معمولا پَر یا چیزی شبیه به آن بیشتر نیست.
سطح روی کوه به صورت فضایی مسطح و بزرگ بیش از چند ده هکتار است که قسمت اعظم آن به وسیله قبور سنگی جالبی پوشیده شده است. این قبور به حدی حیرت انگیر هستند که شاید ساعت ها شما را مشغول نماید. قبوری که تقریبا روی سطح زمین قرار دارند و بر روی آنها سنگ هایی به صورت مسطح و البته گاهی منحنی شکل روی آنها را پوشانیده اند.
شاید بهتر باشد با یک راهنما از این منقطه دیدن نمایید. وسعت آثار بر روی این کوه به قدری زیاد است که حتی با وجود یک راهنما چند ساعت وقت برای دیدن همه آنها نیاز است. از جمله نقاط جالب توجه این کوه قدمگاه حضرت علی (ع) و دره ی سوخته ای است که به اعتقاد مردم محلی بر اثر پرتاب ذوالفقار امام به سوی کفار در کنار کوه خواجه به وجود آمده است. گرچه سندیت این مطالب مانند مزار شریف در افغانستان در حاله ای از ابهام است؛ و بیشتر به داستان های اسطوره ای می ماند. نکته آخر اینکه، قسمت اصلی آثار رو به جنوب و شرق است، به همین دلیل صبح بهترین وقت برای عکاسی از ارگ می باشد.


 



:: برچسب‌ها: سیستان , سیستانیهادرگلستان ومازندران , دانشجویان سیستانی , شعرسیستان , موسیقی سیستان , شهرسوخته , زابل , زابلی , گلستان نو , تکر , آذری , یعقوب لیث سیستانی , طایفه های سیستان , بزرگان سیستان , سیستانیهادرخراسان , وبلاگهای سیستانی , مطبوعات گلستان ,
:: بازدید از این مطلب : 349
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : دو شنبه 12 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمدآذری

سیستانیها،بزرگان سیستان،سیستان ونقش آن درتمدن وفرهنگ ایران عزیز

عبرت سیستانی

میرزا محمد علی رحیمی، متخلص به عبرت سیستانی، از شعرای سیستانی است.


پدر وی آقا شیخ غلامرضا واعظ و مادرش صابره، در سال ۱۲۸۳ هجری قمری در سیستان بدنیا آمد. مادر عبرت نیز شاعر بوده است طوری که به علت لیاقت علمی او، ناصرالدین شاه سالانه مبلغی به عنوان صله برایش می فرستاد. عبرت سیستانی، زیاداهل سفر و جهانگردی بود و به ایران، عربستان، هندوستان وافغانستان سفر کرده بود.


وی دارای دیوان عبرت یا «عبرنامه» است. کتاب قصاید عبرت نیز در سال ۱۳۴۴ به سفارش فرزندش در کراچی به چاپ رسیده است. وفات عبرت سیستانی را به سال ۱۳۳۹ ثبت نموده اند.
شعر [ویرایش]

اشعار زیر برداشتی از کتاب غزلیات عبرت سیستانی است.ای گدای خوشه چین، دانی که خرمن، آن کیست وی حریف مست دانی، باده از پیمان کیست
آمدی با گوی سر در عرصه میدان عشق لیک واقف نیستی، سر در خم چوگان کیست
کانیات از خوان انفاسش تمتع برده اند باز می پرسد ز «عبرت» کاین نعم از خوان کیست

فرخی سیستانی
ابوالحسن علی بن جولوغ سیستانی معروف به فرخی سیستانی از غلامان امیرخلف بانو آخرین امیر صفاری بود. علی بن جولوغ، از سر ناچاری شعری در قالب قصیده سرود و آن را « با کاروان حله» نام نهاد؛ و شعر را به عمید اسعد چغانی وزیر امیر صفاری تقدیم کرد. معروف است که روز بعد علی بن جولوغ قصیده‌ای به نام «داغگاه» ساخت و آن را برای امیر صفاری خواند. امیر صفاری، چهل کره اسب را به علی بن جولوغ هدیه ک
رد و او را از نزدیکان دربارش قرار داد.

علی بن جولوغ نیز با تخلص فرخی در دربار صفاریان، چغانیان و غزنویان شعر می‌گفت. محمود غزنوی او را به ملک الشعرایی دربار منصوب کرد. پس از مرگ محمود در سال ۴۲۱ هجری قمری، فرخی به دربار سلطان مسعود غزنوی روی آورد و تا پایان عمر به ستایش این امیر غزنوی مشغول بود.

روایت شده‌است که فرخی علاوه بر شاعری آوازی خوش داشت و در نواختن بربط مهارت داشت. دیوان شعر فرخی شامل بیش از چند هزار بیت است که در قالب‌های قصیده، غزل، قطعه، رباعی، ترکیب‌بند، و ترجیع‌بند سروده شده‌است.

از آن جا که بیشتر قصاید فرخی در دربار غزنویان سروده شده است؛ ستایشگری و وصف در آن بسیار زیاد است؛ هر چند در میان شعرهای فرخی اشعاری نیز هستند که نکات آموزنده اخلاقی را در بر دارند. فرخی در سال ۴۲۹ هجری قمری در سنین جوانی در غزنه درگذشت.

از شاعر هم عصرش لبیبی در رثای اوست که:گر فرخی بمرد چرا عنصری نمرد؟ پیری بماند دیر و جوانی برفت زود
فرزانه‌ای برفت و ز رفتنش هر زیان دیوانه‌ای بماند و ز ماندنش هیچ سود
فریدالدین سجزیفریدالدین سجزی، فریدالدین سیستانی ادیب و فاضل زمان خویش بوده است. امین احمد رازی، لطافت طبع و شیوای سخن و شعر فریدالدین را بسیار ستوده است و از او به عنوان فرید عصر و وحید دهر یاد می‌کند.

عوفی نیز عظمت وی را چنین بیان می‌کند. فریدالدین سجزی شاعری است که بربساط فضیلت، شاه بود و بر آسمان هنر، ماه. رباعیات زیر از این شاعر است.راه دل من، آن بت دلخواه زند وز دوست عجب نبود، اگر راه زند
چاهی است که چاه زنخش می‌گوید زلفش همه دل بر سر آن چاه زن

عادل سیستانی (علیرضا سنچولی)، شاعر و نویسنده در استان سیستان و بلوچستان است.
زندگینامه

وی در دوم مردادماه سال ۱۳۵۲ در زابل به دنیا آمد. دوران ابتدایی و راهنمایی را در همان شهر سپری کرد و برای ادامه تحصیل به زاهدان رفت. پس از گذراندن دوره دبیرستان و دانشگاه، به استخدام آموزش و پرورش درآمد.

عادل در سن 17سالگی، شعر و نویسندگی را از آغاز و در سال ۱۳۷۰ در مسابقات کشوری شعر، به عنوان شاعر برگزیده ایران انتخاب گردید. سپس با مطالعه و تحقیق فراوان در سال ۱۳۷۳ اولین مجموعه شعرش با عنوان "بهار سبز" منتشر شد. در سال ۱۳۷۹ مجموعه شعر" با شقایق ..." و در سال ۱۳۸۴ مجموعه شعر "هم نشین عرشیان"را به چاپ رساند. وی دارای مقالات مختلف فرهنگی، اجتماعی و ادبی است.

کتاب با شقایق
کتاب بهار سبز
کتاب همنشین عرشیان
مقاله سفر نامه سیستان نوروز 84
مقاله بازار شعر امروزو...
شعر [ویرایش]

شعر من سیستانم از آثار این شاعر جوان در مجموعه شعر «با شقایق» است:من بی مثال وشاخصم دیوار چینم من استوار و راسخم در امر دینم
من را هزاران بار طوفان دربه در کرد چشمان مرا سیل چندین بار تر کرد
روزی درون دستهایم رستمی بود در وادی من هم گلی و عالمی بود
هامون برایم غرشی از نو بنا کرد گلهای باغم را درون یخ فنا کرد
فریاد کردم داد کردم بی اثر بود از هرکه استمداد کردم بی اثر بود
من پایتخت کشور ایران نبودم؟ سیمای بخت کشور ایران نبودم؟
چوب مرا تیر و کمانش کرد یعقوب من را شر فدار زمانش کرد یعقوب
من زادگاه رستم دستان نبودم؟ من سرزمین خیل عیاران نبودم؟
روزی برای کشورم زادم تمدن اقصی نقاط کشورم دادم تمدن
آثار من مثل تنی در زیر خاک است روح تمدن در درونم پاک پاک است
کی می‌رسد دستی که خاکم را بکاود این دشتهای پاک پاکم را بکارد
تا لاله‌ها از زیر خاکم سر برآرند تخم حقیقت در دل عالم بکارند
من نرگس و من لاله و من ژاله دارم من پیچک و من ارغوان، آلاله دارم
محمد پسر وصیف سجزی


محمد پسر وصیف نامه‌نگار (دبیر رسایل) یعقوب لیث صفاری بود. گروهی سرایش نخستین شعر فارسی را از او می‌دانند

بر اساس کتاب تاریخ سیستان، نخستین کسی بود که به زبان فارسی شعر عروضی گفت. پس از آن‌که یعقوب لیث صفار، در سال ۲۵۱ هجری قمری، خوارج را تار و مار کرد؛ محمد بن وصیف او را به زبان فارسی ستایش کرد.

در کتاب تاریخ سیستان آمده: در سال ۲۵۳هجری پس از فتح پوشنگ و کابل و هرات بدست یعقوب لیث صفاری، شاعران در مدح وی اشعاری به عربی می‌سرایند پس از خواندن یکی از قصیده‌های عربی، یعقوب می‌گوید: "چیزی که من اندر نیابم، چرا باید گفت؟" و محمد بن وصیف سیستانی شعر فارسی گفتن گرفت
ملک شاه حسین سجستانیملکشاه حسین بن غیاث الدین محمدبن شاه محمود سیستانی، از شاهزادگان سیستان و بازمانده از سلسله عمرو لیث صفاری است .وی متولد ۹۷۸ ه.ق در سیستان می‌باشد. ملک شاه حسین قرائت قرآن را نزد مولانا عبدالمومن صلحی و آحکام را نزد شیخ کلب علی جزایری فرا گرفت .همچنین علوم دیگر را نزد اساتیدی چون شیخ محمد مومن، سید امیر ضیاالدین محمد وسیدطباطبایی زواره‌ای تعلیم دید. ملک شاه حسین علاوه بر زبان فارسی به زبان‌های عربی و پهلوی هم مسلط بود.وی طبع شعر نیز داشت.از آه به سینه، شعله اندوخته ایم ز آن شعله متاع، عافیت یافته ایم
نه بیم زدوزخ، نه تمنای بهشت از هرچه جز اوست، دیده بر دوخته ایم
مولانا عاشق سیستانی


مولانا عاشقی سیستانی، مردی شاعر عاشق پیشه و در سبک شاعری و غزل سرایی از خسرو ملک، پیروی و در دربار امیرخسرو دهلوی مشغول بوده است. برای طلب علم و دانش به شام می‌رود و مدتی در قدس و در محضر محقق، درویش موسی از مشاهیر صوفیه، علوم صوفیه را فرا می‌گیرد. و بعد از مدتی به وطنش سیستان باز می‌گردد.

مولانا ولی که شاعری نامدار است در وصف بیت زیر که سروده مولانا عاشقی است. می‌گوید: تمام دیوان خود را با این بیت عاشقی معاوضه می کنم.

سرچشم یار گردم، که هجوم غمزه او نفسی نمی گذارد، که دل آرمیده باشد
زشگفتن رقیب، به سحر در اضطرابم که چه ذوق دارد، آیا چه به خواب دیده باشد
میرزا شجاع سیستانی


میرزا شجاع سیستانی، از شعرای معروف و محبوب سیستان است که در قرن یازدهم می زیسته است. در معنی پردازی و نکته سنجی تبحر داشته است.

میرزا شجاع برای تحصیل علم به اصفهان سفرکرده و سرانجام به سیستان بر می گشته و تا پایان عمر در سیستان باقی می ماند.شعر زیر از اوست.زمعصیت به کلام خدا بریم پناه که شاهراه نجاتست مد بسم الله
یوسف سجزی سیستانی


یوسف سجزی سیستانی برادر ابراهیم سجزی سیستانی است. یوسف نیز از دانشمندان معروف سیستان در اوایل اسلام است. یوسف سجزی چهار خط به نام خط جلیلی، ثلفثین، دیباح و سجلات به خط معقلی اضافه نمود. به نوشته ابن ندیم، خط جلیلی پدر تمام خطوط اسلامی است، که هرکس توانایی نوشتن این خط را ندارد.
کلمات مرتبط،سیستان،سیستانیها،سیستانیهای گلستان ،سیستانیهادرمازندران،نیمروز،شهرسوخته،زابل،سیستانیهادرکرمان،سیستانیهای خراسان،عکس،ایران باستان،شعرسیستان،بزرگان سیستان،طایفه های سیستان،تکر،گلستان نو،مطبوعات گلستان
 



:: برچسب‌ها: سیستان , سیستان , سیستانیها , سیستانیهای گلستان , سیستانیهادرمازندران , نیمروز , شهرسوخته , زابل , سیستانیهادرکرمان , سیستانیهای خراسان , عکس , ایران باستان , شعرسیستان , بزرگان سیستان , طایفه های سیستان , تکر , گلستان نو , مطبوعات گلستان ,
:: بازدید از این مطلب : 608
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : یک شنبه 11 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمدآذری

سیستانیها،بزرگان سیستان،سیستان ونقش آن درتمدن وفرهنگ ایران عزیز

عبرت سیستانی

میرزا محمد علی رحیمی، متخلص به عبرت سیستانی، از شعرای سیستانی است.


پدر وی آقا شیخ غلامرضا واعظ و مادرش صابره، در سال ۱۲۸۳ هجری قمری در سیستان بدنیا آمد. مادر عبرت نیز شاعر بوده است طوری که به علت لیاقت علمی او، ناصرالدین شاه سالانه مبلغی به عنوان صله برایش می فرستاد. عبرت سیستانی، زیاداهل سفر و جهانگردی بود و به ایران، عربستان، هندوستان وافغانستان سفر کرده بود.


وی دارای دیوان عبرت یا «عبرنامه» است. کتاب قصاید عبرت نیز در سال ۱۳۴۴ به سفارش فرزندش در کراچی به چاپ رسیده است. وفات عبرت سیستانی را به سال ۱۳۳۹ ثبت نموده اند.
شعر [ویرایش]

اشعار زیر برداشتی از کتاب غزلیات عبرت سیستانی است.ای گدای خوشه چین، دانی که خرمن، آن کیست وی حریف مست دانی، باده از پیمان کیست
آمدی با گوی سر در عرصه میدان عشق لیک واقف نیستی، سر در خم چوگان کیست
کانیات از خوان انفاسش تمتع برده اند باز می پرسد ز «عبرت» کاین نعم از خوان کیست

فرخی سیستانی
ابوالحسن علی بن جولوغ سیستانی معروف به فرخی سیستانی از غلامان امیرخلف بانو آخرین امیر صفاری بود. علی بن جولوغ، از سر ناچاری شعری در قالب قصیده سرود و آن را « با کاروان حله» نام نهاد؛ و شعر را به عمید اسعد چغانی وزیر امیر صفاری تقدیم کرد. معروف است که روز بعد علی بن جولوغ قصیده‌ای به نام «داغگاه» ساخت و آن را برای امیر صفاری خواند. امیر صفاری، چهل کره اسب را به علی بن جولوغ هدیه ک
رد و او را از نزدیکان دربارش قرار داد.

علی بن جولوغ نیز با تخلص فرخی در دربار صفاریان، چغانیان و غزنویان شعر می‌گفت. محمود غزنوی او را به ملک الشعرایی دربار منصوب کرد. پس از مرگ محمود در سال ۴۲۱ هجری قمری، فرخی به دربار سلطان مسعود غزنوی روی آورد و تا پایان عمر به ستایش این امیر غزنوی مشغول بود.

روایت شده‌است که فرخی علاوه بر شاعری آوازی خوش داشت و در نواختن بربط مهارت داشت. دیوان شعر فرخی شامل بیش از چند هزار بیت است که در قالب‌های قصیده، غزل، قطعه، رباعی، ترکیب‌بند، و ترجیع‌بند سروده شده‌است.

از آن جا که بیشتر قصاید فرخی در دربار غزنویان سروده شده است؛ ستایشگری و وصف در آن بسیار زیاد است؛ هر چند در میان شعرهای فرخی اشعاری نیز هستند که نکات آموزنده اخلاقی را در بر دارند. فرخی در سال ۴۲۹ هجری قمری در سنین جوانی در غزنه درگذشت.

از شاعر هم عصرش لبیبی در رثای اوست که:گر فرخی بمرد چرا عنصری نمرد؟ پیری بماند دیر و جوانی برفت زود
فرزانه‌ای برفت و ز رفتنش هر زیان دیوانه‌ای بماند و ز ماندنش هیچ سود
فریدالدین سجزیفریدالدین سجزی، فریدالدین سیستانی ادیب و فاضل زمان خویش بوده است. امین احمد رازی، لطافت طبع و شیوای سخن و شعر فریدالدین را بسیار ستوده است و از او به عنوان فرید عصر و وحید دهر یاد می‌کند.

عوفی نیز عظمت وی را چنین بیان می‌کند. فریدالدین سجزی شاعری است که بربساط فضیلت، شاه بود و بر آسمان هنر، ماه. رباعیات زیر از این شاعر است.راه دل من، آن بت دلخواه زند وز دوست عجب نبود، اگر راه زند
چاهی است که چاه زنخش می‌گوید زلفش همه دل بر سر آن چاه زن

عادل سیستانی (علیرضا سنچولی)، شاعر و نویسنده در استان سیستان و بلوچستان است.
زندگینامه

وی در دوم مردادماه سال ۱۳۵۲ در زابل به دنیا آمد. دوران ابتدایی و راهنمایی را در همان شهر سپری کرد و برای ادامه تحصیل به زاهدان رفت. پس از گذراندن دوره دبیرستان و دانشگاه، به استخدام آموزش و پرورش درآمد.

عادل در سن 17سالگی، شعر و نویسندگی را از آغاز و در سال ۱۳۷۰ در مسابقات کشوری شعر، به عنوان شاعر برگزیده ایران انتخاب گردید. سپس با مطالعه و تحقیق فراوان در سال ۱۳۷۳ اولین مجموعه شعرش با عنوان "بهار سبز" منتشر شد. در سال ۱۳۷۹ مجموعه شعر" با شقایق ..." و در سال ۱۳۸۴ مجموعه شعر "هم نشین عرشیان"را به چاپ رساند. وی دارای مقالات مختلف فرهنگی، اجتماعی و ادبی است.

کتاب با شقایق
کتاب بهار سبز
کتاب همنشین عرشیان
مقاله سفر نامه سیستان نوروز 84
مقاله بازار شعر امروزو...
شعر [ویرایش]

شعر من سیستانم از آثار این شاعر جوان در مجموعه شعر «با شقایق» است:من بی مثال وشاخصم دیوار چینم من استوار و راسخم در امر دینم
من را هزاران بار طوفان دربه در کرد چشمان مرا سیل چندین بار تر کرد
روزی درون دستهایم رستمی بود در وادی من هم گلی و عالمی بود
هامون برایم غرشی از نو بنا کرد گلهای باغم را درون یخ فنا کرد
فریاد کردم داد کردم بی اثر بود از هرکه استمداد کردم بی اثر بود
من پایتخت کشور ایران نبودم؟ سیمای بخت کشور ایران نبودم؟
چوب مرا تیر و کمانش کرد یعقوب من را شر فدار زمانش کرد یعقوب
من زادگاه رستم دستان نبودم؟ من سرزمین خیل عیاران نبودم؟
روزی برای کشورم زادم تمدن اقصی نقاط کشورم دادم تمدن
آثار من مثل تنی در زیر خاک است روح تمدن در درونم پاک پاک است
کی می‌رسد دستی که خاکم را بکاود این دشتهای پاک پاکم را بکارد
تا لاله‌ها از زیر خاکم سر برآرند تخم حقیقت در دل عالم بکارند
من نرگس و من لاله و من ژاله دارم من پیچک و من ارغوان، آلاله دارم
محمد پسر وصیف سجزی


محمد پسر وصیف نامه‌نگار (دبیر رسایل) یعقوب لیث صفاری بود. گروهی سرایش نخستین شعر فارسی را از او می‌دانند

بر اساس کتاب تاریخ سیستان، نخستین کسی بود که به زبان فارسی شعر عروضی گفت. پس از آن‌که یعقوب لیث صفار، در سال ۲۵۱ هجری قمری، خوارج را تار و مار کرد؛ محمد بن وصیف او را به زبان فارسی ستایش کرد.

در کتاب تاریخ سیستان آمده: در سال ۲۵۳هجری پس از فتح پوشنگ و کابل و هرات بدست یعقوب لیث صفاری، شاعران در مدح وی اشعاری به عربی می‌سرایند پس از خواندن یکی از قصیده‌های عربی، یعقوب می‌گوید: "چیزی که من اندر نیابم، چرا باید گفت؟" و محمد بن وصیف سیستانی شعر فارسی گفتن گرفت
ملک شاه حسین سجستانیملکشاه حسین بن غیاث الدین محمدبن شاه محمود سیستانی، از شاهزادگان سیستان و بازمانده از سلسله عمرو لیث صفاری است .وی متولد ۹۷۸ ه.ق در سیستان می‌باشد. ملک شاه حسین قرائت قرآن را نزد مولانا عبدالمومن صلحی و آحکام را نزد شیخ کلب علی جزایری فرا گرفت .همچنین علوم دیگر را نزد اساتیدی چون شیخ محمد مومن، سید امیر ضیاالدین محمد وسیدطباطبایی زواره‌ای تعلیم دید. ملک شاه حسین علاوه بر زبان فارسی به زبان‌های عربی و پهلوی هم مسلط بود.وی طبع شعر نیز داشت.از آه به سینه، شعله اندوخته ایم ز آن شعله متاع، عافیت یافته ایم
نه بیم زدوزخ، نه تمنای بهشت از هرچه جز اوست، دیده بر دوخته ایم
مولانا عاشق سیستانی


مولانا عاشقی سیستانی، مردی شاعر عاشق پیشه و در سبک شاعری و غزل سرایی از خسرو ملک، پیروی و در دربار امیرخسرو دهلوی مشغول بوده است. برای طلب علم و دانش به شام می‌رود و مدتی در قدس و در محضر محقق، درویش موسی از مشاهیر صوفیه، علوم صوفیه را فرا می‌گیرد. و بعد از مدتی به وطنش سیستان باز می‌گردد.

مولانا ولی که شاعری نامدار است در وصف بیت زیر که سروده مولانا عاشقی است. می‌گوید: تمام دیوان خود را با این بیت عاشقی معاوضه می کنم.

سرچشم یار گردم، که هجوم غمزه او نفسی نمی گذارد، که دل آرمیده باشد
زشگفتن رقیب، به سحر در اضطرابم که چه ذوق دارد، آیا چه به خواب دیده باشد
میرزا شجاع سیستانی


میرزا شجاع سیستانی، از شعرای معروف و محبوب سیستان است که در قرن یازدهم می زیسته است. در معنی پردازی و نکته سنجی تبحر داشته است.

میرزا شجاع برای تحصیل علم به اصفهان سفرکرده و سرانجام به سیستان بر می گشته و تا پایان عمر در سیستان باقی می ماند.شعر زیر از اوست.زمعصیت به کلام خدا بریم پناه که شاهراه نجاتست مد بسم الله
یوسف سجزی سیستانی


یوسف سجزی سیستانی برادر ابراهیم سجزی سیستانی است. یوسف نیز از دانشمندان معروف سیستان در اوایل اسلام است. یوسف سجزی چهار خط به نام خط جلیلی، ثلفثین، دیباح و سجلات به خط معقلی اضافه نمود. به نوشته ابن ندیم، خط جلیلی پدر تمام خطوط اسلامی است، که هرکس توانایی نوشتن این خط را ندارد.
کلمات مرتبط،سیستان،سیستانیها،سیستانیهای گلستان ،سیستانیهادرمازندران،نیمروز،شهرسوخته،زابل،سیستانیهادرکرمان،سیستانیهای خراسان،عکس،ایران باستان،شعرسیستان،بزرگان سیستان،طایفه های سیستان،تکر،گلستان نو،مطبوعات گلستان
 



:: برچسب‌ها: سیستان , سیستان , سیستانیها , سیستانیهای گلستان , سیستانیهادرمازندران , نیمروز , شهرسوخته , زابل , سیستانیهادرکرمان , سیستانیهای خراسان , عکس , ایران باستان , شعرسیستان , بزرگان سیستان , طایفه های سیستان , تکر , گلستان نو , مطبوعات گلستان ,
:: بازدید از این مطلب : 608
<-PostRate->
|
امتیاز مطلب : <-PostRateResult->
|
تعداد امتیازدهندگان : <-PostRateCount->
|
مجموع امتیاز : <-PostRateTotal->
تاریخ انتشار : یک شنبه 11 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمدآذری

سورنا پهلوان سیستانی
سورنا
سورنا (سورن پهلو) يكي از سرداران بزرگ و نام‌دار تاريخ در زمان اشکانیان است كه سپاه ايران را در نخستين جنگ با روميان در بهار ۲۰۶۰ سال پیش فرماندهي كرد و روميها را كه تا آن زمان در همه جا پيروز بودند، براي اولين بار با شكستگي سخت و تاريخي روبرو ساخت. او جوانی بود آریایی، خردمند، نیکو‌چهره، تنومند، دلیر، بلندبالا، با موی بلند و ظريف که پیشانی‌بندی به سبک ایرانیان باستان بر سر می‌بست.

وی از خاندان سورن یکی از هفت خاندان معروف ایرانی (در زمان اشکانیان و ساسانیان) بود. سورن در زبان فارسی پهلوی به‌معنی نیرومند می‌باشد. (نمونه دیگر این واِِژه در کلمه اردی‌سور آناهیتا یعنی ناهید بالنده و نیرومند بکار رفته است.) از دیگر نام‌آوران این خاندان وینده‌فرن (گندفر) است که در سده نخست میلادی استاندار سیستان بود؛ قلمرو او از هند و پنجاب تا سیستان و بلوچستان امتداد داشت. برخی پژوهشگران او را با رستم دستان قهرمان حماسی ایران یکی می‌دانند. ذکر نام رستم در منظومه پهلوی اشکانی درخت آسوریک ارتباط او را با اشکانیان نشان می‌دهد.
 



:: برچسب‌ها: سیستان , سیستانی , سیستانیها , سیستانیهای گلستان ومازندران , دانشجویان سیستانی , گلستان نو , تکر , آذری , نیمروز , شهرسوخته , زابل , زابلی , بزرگان سیستان , طایفه های سیستان , روستاهای سیستان , مطبوعات گلستان , نشریات سیستانی , وبلاگهای سیستانی ,
:: بازدید از این مطلب : 392
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : یک شنبه 11 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمدآذری

سیستانیها،جایگاه سیستان ازدیدگاه رهبرمعظم
  هرجایی که مردم با همت مثل شما باشند که هم استعداد علمی دارند ، هم استعداد کار ، و هم همت کار کردن ، منطقه با تدبیر امر می تواند روز به روز مراحل پیشرفت را طی کند واین باید حتما در مورد سیستان تحقق پیدا کند وعمل بشود ، سیستان به گردن کشورحق دارد .
از بیانات مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای
 



:: برچسب‌ها: سیستان , سیستانیهادرگلستان , سیستانیهادرتهران , نیمروز , شهرسوخته , زابل , گلستان نو , گرگان , گلستان , مطبوعات گلستان , دانشجویان سیستانی ,
:: بازدید از این مطلب : 445
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : شنبه 10 ارديبهشت 1398 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد